بازاريابي ديجيتال / تجارت الكترونيك | ||
|
واقعا چه كساني و چه افرادي از دروغ هاي زيان بار مديريت در محل كار آسيب مي بينند؟ اگر مي خواهيد مديريت گروهي از افراد در هر نوع سازماني را به عهده بگيريد، ابتدا بايد اين نكته را به ياد داشته باشيد كه مفهوم رايج مديريت، خدشه دار شده است. مديريت نه تنها به طرز صحيحي انجام نمي گيرد و از حالت طبيعي خود خارج شده، بلكه دچار آسيب هاي فراواني شده است. در واقع، اين مشتريان و سهامداران هستند كه آسيب مي بينند و كارمندان با استعداد هم محل كار را ترك كرده و حاضر به ادامه همكاري با مديري نيستند كه براي كارهاي آنان ارزش قائل نمي شود. در اين مقاله به 10 دروغ مديريت اشاره شده است كه تماما، از ترس و بي اعتمادي ناشي مي شوند و به همين دليل بسيار مخرب هستند. بسياري از افراد، با نوع سنتي مديريت كه حالتي آمرانه و حاكي از نظارت مديران است، آشنايي دارند. شايد در 150 سال گذشته مديران موفق از رويكرد «فقط از دستورات من پيروي كن و ديگر هيچ» الگو مي گرفتند و پيروان اين مكتب مديراني موفق و خلاق به شمار مي آمدند، اما زمانه تغيير كرده است! در حال حاضر در عصري به سر مي بريم كه ديگر چنين روشي كاربرد ندارد. اگر مديران براي تجارب، استعدادها و غرايز كارمندان در محل كار، ارزش قائل شوند آنها هم با كمال ميل حاضر به همكاري هستند كه نتيجه كار به نفع كارفرمايان هم خواهد بود. مديران قديمي كه هنوز اعتقاد دارند شغل مدير، نظارت و مديريت افراد توانا است هرگز از حضور كارمندان خود بهره اي نخواهند برد و در بهترين حالت، شاهد بي ميلي و غرولند از سوي كارمندان خواهند بود.
به عنوان مدير، در جلسه بعدي كه با تيم خود تشكيل مي دهيد، درباره اين مقاله با همكاران صحبت كنيد و از آنها بپرسيد، چه دروغ هاي مديريتي را در طي سال ها شنيده اند؟ بسياري از افراد به دفعات اين دروغ ها را شنيده اند. اكنون، زمان آن فرا رسيده كه دروغ هاي مديريت را فراموش كنيد و به بيان واقعيت ها درباره مديريت بپردازيد. مديريت به آن معنا است كه با داشتن اعتماد به اندازه كافي به خود، بتوانيد اشخاصي را كه به آنها اعتماد داريد استخدام كنيد. پس از استخدام افراد استثنايي، آنان را آزاد گذاشته تا با كارهايشان شما را متحير كنند و هم، از عهده انجام اين كار به خوبي برخواهند آمد. و اما مضرترين باورهاي غلط كسب وكار عبارت است از: 1. حق هميشه با رئيس است، زيرا او رئيس است نام ديگر اين دروغ «اگر زورت بيش است حرفت پيش است» است. اين آخرين حربه و ابزار مديريت مبتني بر ترس است. به عنوان يك مدير بايد اشتباهات خود را بپذيريد و از اينكه در زمان مناسب در مسير درست قرار گرفته ايد متشكر باشيد. 2. اگر شرايط كاري براي كارمندان بيش از حد راحت باشد، هرگز عملكرد خوبي نخواهند داشت اگر كارمندان درگير قوانين نادرست و مديران ازخود راضي نباشند، مي توانند از قدرت خلاقانه خود استفاده كنند و عميقا، درگير انجام كار شوند. اين سبك از مديريت به افسانه ها پيوسته است. اين دروغ را باور نكنيد كه كارمندان در حين انجام كار، تفريحات بسياري دارند. اگر كارمندان در حين انجام كار، سرگرمي و خوشي نداشته باشند، تعهد خود را براي انجام وظايف، نسبت به مدير از دست مي دهند. 3. كارمندان هنگامي كه از نزديك تحت نظارت باشند، عملكرد بهتري دارند. اگر به عنوان مدير، مجبور هستيد كه كار كارمندان را از نزديك زير نظر داشته باشيد با مشكلات فراواني روبه رو خواهيد شد. بزرگسالان به نظارت زيادي احتياج ندارند و اگر با آنها مانند كودكان رفتار كنيد، رفتار كودكانه اي از خود نشان خواهند داد و شما به دليل داشتن روش مديريت ناصحيح، مورد سرزنش قرار مي گيريد. 4. پاداش و مجازات (چماق و هويج) بهترين راه براي ايجاد انگيزه در افراد است. در گذشته، تئوري هاي ابتدايي مديريت مانند روش چماق و هويج از محرك هاي بسيار محبوب كارمندان به شمار مي رفته اما در حال حاضر، اطلاعات افراد بالاتر رفته است. انسان ها مانند حيوانات نيستند، بلكه قادر به خلق ارزش هاي والا و درخشاني هستند به ويژه زماني كه موانع از سر راهشان برداشته شود مي توانند با كسب موفقيت هاي متعدد، مديران را شگفت زده كنند. از عوامل تشويق افراد مي توان به احترام، آزادي عمل، توجه به نيازهاي آنها (مانند تجهيزات مناسب) اشاره كرد. 5. دادن اطلاعات فراوان به كارمندان، موجب سردرگمي آنها خواهد شد، فقط مطالب لازم و مورد نياز را در اختيارشان قرار دهيد. يك راه تضمين شده براي اينكه از توجه و مراقبت نسبت به كارمندان بكاهيد، اين است كه به آنها بگوييد «اطلاعات را در اختيار شما قرار نمي دهيم زيرا براي انجام كار به دانستن آن احتياجي نداريد». در ميان گذاشتن اطلاعات تقريبا هيچ هزينه اي در بر ندارد و مديراني كه از به اشتراك گذاشتن اطلاعات سر باز مي زنند، افراد ضعيفي هستند. كارمندان را به داشتن روحيه كنجكاوي تشويق كنيد تا از شما درباره كسب و كار، سوالات گوناگون بپرسند. چه كسي مي داند شايد در ضمن انجام وظيفه و پي بردن به نحوه انجام كارها، به نظرات باورنكردني دست پيدا كنند. 6. زمان بيكاري، اتلاف وقت و به ضرر شركت است. به هدر دادن زمان ممكن است هنگامي كه هم گروهي هاي شما در حال جا به جا كردن جعبه ها يا تخليه بار كاميون هستند عامل مضري به نظر برسد. اما در دانش روز اقتصادي به سختي مي توان گفت كه يك فعاليت خاص (براي مثال، تماشاي يك ويدئو در يوتوب يا خط خطي كردن روي يك تكه كاغذ) هدر دادن وقت است. فرآيند خلاقيت هر فرد با افراد ديگر كمي متفاوت است. اگر شخصي به اهداف خود دست پيدا كند، چرا بايد چگونگي دستيابي به اهداف براي شما مهم باشد؟ نگران اوقات بيكاري نباشيد و موفقيت هاي اعضاي تيمتان را جشن بگيريد! 7. اصل مهم، وظيفه يا نقش فرد است و نه خود شخص. اگر معتقد باشيد كه وظيفه در تيم مهم تر از فرد و توانايي او در قالب وظيفه اش است آن گاه بهانه اي قوي به كارمندان خود مي دهيد كه وظايف خود را تنها در چارچوب شرح وظايف ارائه شده و نه بيشتر، انجام دهند. زماني كه خلاقيت فردي، انرژي و شهامت شخص خاصي را در هر وظيفه اي كه به عهده دارد، تصديق و تمجيد مي كنيد در واقع باعث مي شويد كه همگروهي ها نيز به كار خود توجه نشان داده و علاقه مند شوند. همه افراد از انجام كار خاصي براي شناخته شدن و مشهورشدن، لذت مي برند. كارمندان هم تا حدي كه احساس كنند مي توانند كار متفاوتي انجام دهند و مشكلات را پشت سر بگذارند، سعي مي كنند كارها را با موفقيت انجام دهند. هر زماني كه بگوييد «شخص اهميتي ندارد و آنچه داراي اهميت است، وظيفه است» كارمندان را از فرصتي كه مي توانند به كار علاقه نشان دهند، دور مي كنيد. آيا واقعا چنين قصدي داريد؟ 8. براي اينكه كارمندان عملكرد عالي داشته باشند به بازخورد مكرر نياز دارند هيچ گونه مدركي دال بر اين مطلب وجود ندارد كه بازخوردهايي كه به كارمندان داده مي شود موجب بهبود عملكرد آنها مي شود، مگر اينكه خود، خواهان شنيدن نظرات از سوي مديران باشند. برنامه بررسي عملكرد سالانه كارمندان در حقيقت يك اتلاف وقت است. سعي كنيد كارمندان متوجه شوند حاضريد در ارتباط با مسائلي كه درگيرشان هستند به آنها كمك كنيد. علاوه بر اين، هميشه در دسترس هستيد و در صورت نياز، حاضر به راهنمايي كردن هم مي باشيد. نظرات شما براي ديگران هيچ اهميتي ندارد مگر اينكه واقعا با ارزش و سازنده باشند. آيا در مورد اين موضوع كه نظرات شما تاثير شگرفي دارند، اطمينان داريد؟ متاسفانه، اكثر مديران در اين زمينه نظر خاصي ندارند. 9. مديريت يعني داشتن اهداف و راهنمايي كارمندان جهت دستيابي به اهداف مديريت از كارمندان توقع هدف گذاري ندارد، شما و هم تيمي هايتان مي توانيد با كمك يكديگر آن را انجام دهيد. اگر هم گروهي هاي شما در فرآيند، داشتن اهداف هيچ گونه همكاري ندارند و خود را درگير مسائل نمي كنند، پس چرا دستيابي به اهداف بايد براي آنها حائز اهميت باشد؟ برانگيختن افراد به منظور دستيابي به اهداف يك نظر قديمي است كه در دنياي امروز هيچ جايگاهي ندارد. نبايد هيچ فردي را مجبور به انجام اين كار كرد. افرادي را استخدام كنيد كه مطمئن هستيد ابزار، اطلاعات، شرايط و حمايتي را در اختيار دارند كه لازمه انجام هر كاري براي سازمان است. بگذاريد خود مسير دستيابي به اهداف را طي كنند! 10. اگر قادر نيستيد مسائل را بسنجيد پس از عهده مديريت هم بر نمي آييد! اين دروغ مديريت، هر روز، به تيم هاي بي شماري صدمه مي زند. مهم ترين عناصر در كسب وكار شما، تعهد، پويايي و هم گامي با بازار است كه با طرز فكر و ابزارهاي سنجش قديمي و پوسيده، قابل سنجيدن نيست. اجزا و عوامل تاثيرگذار بيشتر شبيه به امواج هستند، نه ذرات قابل اندازه گيري اما مي توان آنها را احساس كرد و حدس زد چه زماني يك گروه داراي انرژي و چه موقعي فاقد انرژي است. هنگامي كه انرژي كار كردن كاملا از بين رفته است، چه اهميتي دارد كارمندان اوقات خود را در مكالمات تلفني هدر داده اند يا در زمان ناهار. سعي كنيد بر ايجاد اعتماد در سازمان خود تمركز كنيد، همچنين مي توانيد معيارهاي غير منطقي كه در سازمان بنا نهاده ايد را دور بيندازيد. آيا اين يك تغيير خوشايند نمي تواند باشد؟
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۰ دى ۱۳۹۹ ] [ ۰۲:۲۵:۴۲ ] [ ريما ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ : ratablog.com] |